جــ ــالــ ــب
دهانم پر از حرف است اما با دهان پُر هم نباید سخن گفت .

 

*  ----- برای آزادی تلفن اشغال شده دعا می کنم.

* ------ کبوتر نامه بر از پیامک های تلفن همراه دل خوشی ندارد.

*   ----- تلفن سیر تا پیاز آدم وراج را می داند.

*  ----- تلفن ثابت از اینکه نمی تواند از خانه بیرون برود به هر جا سر بزند دلش می گیرد.

*  ----- سنگ صبور تر از تلفن سراغ ندارم.

* ------  نامه سر گشاده ذره ای راز نگهدار نیست.

* ------  برای دلداری تلفن ثابت تلفن همراهم را جا می گذارم.

* -----   تلفن همراه همراهی نکرد تا مکالمه ام را به پایان برسانم،شارژش تمام شد.

 


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 4 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 9:54 :: به قلم : مهدی احمدیان

 

 

این تست فقط ۳ پرسش دارد و جواب ها شما را شگفت زده خواهند کرد.
جواب ها را نخوانید زیرا مغز مانند چتر نجات عمل میکند، وقتی که باز است بهتر کار میکند.
اگر به جواب ها سنگاه کنید نتیجه درستی نخواهید گرفت.
یک قلم و کاغذ بردارید و به سوالها پاسخ دهید.
این یک تست صادقانه است که اطلاعات زیادی از خودتان به شما می دهد.
حالا شروع کنید…..!!!

 



ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 20 فروردين 1391برچسب:, :: 18:24 :: به قلم : مهدی احمدیان



 

[ هجّے ]

«مادر» دو بخش دارد:
بخشے بـ روی در،
بخشے بـ روی دیوار!


[ دِقُّ الباب! ]

گفته بود:
«انا مدینة العلم
و علےٌ بابـها»
نشنیدم بگوید:
« و فاطمة شهیدة ُ هذه ِ الــباب»


[ عمق ِ فاجعه ]

مادر کجا؟
خانه
از ایـטּ طرف است!


[ درماטּ ]

خاک مےتکانم
از چادر مادر
لا اقل
زنده بماند پدر!


[ کبود ]

از قدیم گفته اند:
« ماه
همیشه پشت ابر
نخاهد ماند»
بےچاره شوهر ات!


[ محراب ِ کوچه ]

علے
در «کوچه» ضربت خورد،
نه در «کوفه»!


[ اشتباه چاپے ]

بےخود از زهر نگویید،
جگر ِ حسـטּ را
صدای ِ سیلے
پاره پاره کرد!


[ یاس ]

روے گلے کـ خار ندارد،

راحت مےشود
پا گذاشت!


[ علت ]

مادر سیر شده بود از دنیا،
و الّا
تمام ِ خانواده
مستجاب الدعوه بودند!


یاس را

در کوچه چیدند؛

طوبا و رازقی، در خانه خشکید.

«بنی هاشم اعضای یکدیگرند..»

                                                  سید محمد رضی زاده

 



ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, :: 21:1 :: به قلم : مهدی احمدیان

 

اندکی تحمل بفرمایید تا تصویر به طور کامل بارگذاری شود

 

http://upload.iranvij.ir/images_bahman/47662706445670943594.gif


 


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:, :: 7:27 :: به قلم : مهدی احمدیان

دلایلی که آبادانی ها را لاف زن می دانند این است که،آبادان یک سری امکانات داشت که وقتی مردمش برای مردم شهر های دیگر تعریف می کردند،آنها باور نمی کردند و فکر می کردند که آبادانی ها دروغ می گویند.

امکاناتی مثل:

1.اولین تراموا کشور.

2.اولین ایستگاه رادیو و تلوزیون کشور.

3.اولین شبکه فاضلاب کشور.

4.اولین پیتزا فروشی در خاور میانه(پیتزا مونتکارو ایتالیایی)

5.اولین باشگاه اسب سواری در کشور.

6.اولین باشگاه بیلیارد در ایران.

7.اولین باشگاه بولینگ در ایران.

8.اولین شورای شهر در ایران.

9.اولین اداره راهنمایی و رانندگی در کشور.

10.اولین سینمای رو باز کشور.

و...


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 7 فروردين 1391برچسب:, :: 15:24 :: به قلم : مهدی احمدیان

 


 

At least 5 people in this world love you so much they would die for you

حداقل پنج نفر در این دنیا هستند که به حدی تو را دوست دارند، که حاضرند برایت بمیرند.

 

At least 15 people in this world love you, in some way

حداقل پانزده نفر در این دنیا هستند که تو را به یک نحوی دوست دارند.

 

The only reason anyone would ever hate you, is because they want to be just like you

تنها دلیلی که باعث میشود یک نفر از تو متنفر باشد، اینست که می‌خواهد دقیقاً مثل تو باشد.

 

A smile from you, can bring happiness to anyone, even if they don't like you

یک لبخند از طرف تو میتواند موجب شادی کسی شود،

 حتی کسانی که ممکن است تو را دوست نداشته باشند

 

Every night, SOMEONE thinks about you before he/she goes to sleep

 

هر شب، یک نفر قبل از اینکه به خواب برود به  تو فکر می‌کند.

 

You are special and unique, in your own way

تو در نوع خود استثنایی و بی‌نظیر هستی.

 

Someone that you don't know even exists, loves you

یک نفر تو را دوست دارد، که حتی از وجودش بی‌اطلاع هستی.

 

When you make the biggest mistake ever, something good comes from it

وقتی بزرگترین اشتباهات زندگیت را انجام می‌دهی ممکن است منجر به اتفاق خوبی شود.

 

 When you think the world has turned it's back on you, take a look

 you most likely turned your back on the world

وقتی خیال می‌کنی که دنیا به تو پشت کرده، یه خرده فکر کن،

 شاید این تو هستی که پشت به دنیا کرده‌ای.

 

 Always tell someone how you feel about them

 you will feel much better when they know

همیشه احساست را نسبت به دیگران برای آنها بیان کن،

 وقتی آنها از احساست نسبت به خود آگاه می‌شوند احساس بهتری خواهی داشت.

 

If you have great friends, take the time to let them know that they are great

وقتی دوستان فوق‌العاده‌ای داشتی به آنها فرصت بده تا متوجه شوند که فوق‌العاده هستند.

 


ارسال شده در تاریخ : جمعه 26 اسفند 1390برچسب:, :: 18:10 :: به قلم : مهدی احمدیان

 

۱ـ بهترين راه براي حفظ آثار باستاني ، همچنان در زير خاك بودن آن ها است.

۲ـ دهانم را بسته نگاه داشتم تا حرف در دهانم نگذارند.

۴ـ اكثر آدم هاي لاغر با رژيم مخالفند.

۵ـ بي صداترين تار را عنكبوت مي نوازد.

۶ـ پركار ترين عضو بدنش فكش بود.

۷ـ كاش فردا همان ديروز آمده بود.


۹ـ بازار ريا سكه است ، با صداقت ، اعلام مفلسي مي كنم.

۱۰ـ اعتراض ها در سكوت ذخيره شد.

۱۱ـ عدالت موجودي شبيه روح بوده كه كسي آن را نديده است.

۱۲ـ بانك ها به سوال علم بهتر است يا ثروت ، در عمل پاسخ مي دهند.

۱۳ـ نمايشگاه به محلي گفته مي شود كه مردم را به كالا ها نشان مي دهند.

۱۴ـ همه دوست دارند به پيروزي برسند ، حتي استقلال.

۱۵ـ تا عوام وجود داشته باشد ، عوام فريب هم وجود خواهد داشت.

۱۶ـ هر موقع او را مي بينم كمي مكث مي كنم ، مثل ويرگول.

۱۷ـ آدم هاي بيكار همه روزهاي تقويم را جمعه مي بينند.

۱۸ـ پائيز ، فصل بي حجابي درختان است.

۱۹ـ كتاب يار مهربانيست كه با همسرتان هيچ مشكلي ندارد.

۲۰ـ شهرداري فقط راه پولدارشدنش را آسفالت مي كند.

۲۱ـ شيطان مدعي شد كه من مدير داخلي دنيا هستم.

۲۳ـ گاهي سلول هاي خاكستري مغزم به مرخصي مي روند.

۲۴ـ حقوق بشر ساعتي است كه هر دولتي با وقت محلي كشورش آن را تنظيم مي كند.

۲۵ـ آقازاده يعني استثناء در خلقت.

 


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 3 اسفند 1390برچسب:, :: 21:59 :: به قلم : مهدی احمدیان

سایت گروه مجلات همشهری: بین کشورهای جهان، کره‌شمالی یکی از سرزمین‌های پر رمز و راز به حساب می‌آید؛

شاید به همین خاطر است که خیلی‌‌ها با شیندن معدود اخبار رسیده از این کشور، از قوانین عجیب حاکم بر آن اظهار تعجب می‌کنند. درهرحال ارتباط محدود کره‌شمالی با دیگر کشورهای جهان و در نتیجه منزوی بودن مردم آن، این کشور را  برای بسیاری از مردم دنیا به سرزمینی اسرارآمیز با هزاران حقیقت پنهان تبدیل کرده است. فرار بازیکنان تیم فوتبال کره شمالی در جام جهانی، بار دیگر بازار شایعات درباره این کشور را داغ کرده و حالا همه می‌خواهند بدانند در کره اعجاب انگیز چه  می‌گذرد.

همشهری سرنخ در شماره 56 خود در گزارش مفصل به بررسی شرایط زندگی در کره شمالی پرداخته است.

بخش‌هایی از این گزارش در ادامه می‌آید: با وجود اینکه طبیعت کره‌شمالی بسیار زیبا و دل‌انگیز است و تنوع آب و هوایی شگفت‌انگیزی دارد اما مردم این کشور در هر نقطه از این سرزمین که روزگار می‌گذرانند باید تا آخر عمر همان‌جا بمانند و حق خروج از منطقه محل سکونت خود را ندارند و اگر زمانی هوای سفر به سرشان بزند یا بخواهند برای کاری از روستا یا شهر خود خارج شوند، حتما باید اجازه حکومتی داشته باشند، در غیر این صورت قانون را شکسته‌اند و مجازات خواهند شد.

قوانین حاکم بر کره‌شمالی تمامی جوانب زندگی مردم را تحت کنترل قرارداده و بر تمامی بخش‌های زندگی‌شان به نوعی تاثیر گذاشته است. تقریبا 50 سال است که مردم کره‌شمالی صبح‌‌ها با نواختن صدای شیپوری که راس ساعت شش به صدا درمی‌آید و از طریق بلندگو در تمام مناطق پخش می‌شود از خواب بیدار می‌شوند. آنها موظف هستند پیش از شروع کار روزانه، در مقابل مجسمه کیم ایل جونگ و پدر او ادای احترام کرده و سر تعظیم فرود آورند. همه مردم کره‌شمالی موظف هستند با لباس‌های رسمی خاص از منزل خارج شوند یا علامت مخصوصی روی لباس داشته باشند تا وزارت اطلاعات و امنیت این کشور از اینکه چه افرادی در حال عبور و مرور هستند، آگاهی کامل داشته باشد؛ البته کار به همین‌جا ختم نمی‌شود و آنها باید پس از رسیدن به محل کار ده دقیقه‌ای را هم باید وقت بگذارند و به سخنرانی‌های مافوق خود گوش دهند و پس از آن  پنج دقیقه علیه دشمنانشان شعار بدهند. پس از انجام تمامی این کارها تازه نوبت آغاز فعالیت روزانه می‌شود و آنها می‌توانند کار خود را شروع کنند.

در پیونگ یانگ، پایتخت کره‌شمالی، هر دو ساعت یک‌بار از بلندگوهایی که صدای بسیار قوی‌ای دارند در گوشه‌گوشه شهر مارش نظامی پخش می‌شود تا قدرت ژنرال‌های این کشور به رخ همه کشیده شود. آنها بنا بر عادتی دیرینه کیم جونگ ایل، رهبر کشور خود را ژنرال صدا می‌زنند؛ البته دادن چنین لقبی به او چندان هم بیراه نیست چراکه  خدمت سربازی اجباری در این کشور گاهی به ده سال هم می‌رسد.

مردم این کشور برای رفتن به محل کار خود حق استفاده از خودرو را ندارند و معمولا با دوچرخه رفت‌و‌آمد می‌کنند. استفاده از خودرو تنها مختص به بالا رتبه‌های نظامی این کشور است. پس از پایان کار و فعالیت روزانه، شب‌‌ها ساعت نه در سراسر کره‌شمالی خاموشی زده می‌شود و به این ترتیب مردم خود را برای یک روز کاری دیگر آماده می‌کنند. نکته عجیب دیگر این است که در کره‌شمالی هیچ خانواده‌ای حق خواب دیدن ندارد و اگر پدر و مادری صبح از خواب بیدار بشوند و خوابی را که شب قبل دیده‌اند تعریف کنند، فرزند آنها موظف است تا علاوه بر خوابی که والدینش دیده‌اند خواب خود را هم به نماینده وزارت اطلاعات و امنیت کشور که در کلاس‌شان حضور دارد، گزارش دهد.

در کره‌شمالی هیچ رسانه خصوصی دیده نمی‌شود و 12 روزنامه و 20 نشریه موجود در این کشور کاملا تحت نظر دولت هستند و بی‌آنکه خبرنگاری وظیفه تهیه گزارش‌‌ها را برعهده داشته باشد، مطالب آنها را خبرهایی تشکیل می‌دهد که هر روز از وزارت اطلاعات و امنیت دریافت و دقیقا همان اطلاعات بدون کوچک‌ترین تغییری منتشر می‌شود؛ در تمام رسانه‌های کره‌شمالی، انتشار هرگونه خبر ناخوشایند در مورد کره‌شمالی در همه زمینه‌‌ها از سیاسی و اجتماعی گرفته تا اقتصادی و فرهنگی به شدت ممنوع است.
 
با توجه به اینکه دولت مسؤول آذوقه‌رسانی و تهیه مواد لازم به صورت کوپنی در کره‌شمالی است، درآمد ماهانه مردم بسیار ناچیز است؛ در بیشتر موارد هم نه کمک‌های دولت و نه درآمد مردم کفاف مایحتاج و نیازهای اولیه آنها را نمی‌دهد و فقر و قحطی بر بسیاری از خانواده‌های این کشور حاکم شده و سالانه چندین هزار نفر از آنها به دلیل گرسنگی جان می‌دهند.

دولت کره‌شمالی با وجود نیازهای شدیدی که به کمک‌های غذایی دیگر کشورها دارد اما به خاطر اینکه معتقد است این غذاها روی طرز فکر مردم اثرات سوء دارد و برای اینکه از آلودگی فرهنگی که نتیجه مصرف این غذاهاست در امان بماند، از پذیرفتن آن سر باز می‌زند. شدت قحطی و گرسنگی در این کشور به حدی‌ است که سازمان تغذیه جهانی وابسته به سازمان ملل در این‌باره به شدت هشدار داده است.


مسؤولان این کشور نه‌تنها از پذیرفتن هرگونه کمک امتناع می‌کنند بلکه ورود هرگونه خبرنگار و عکاس را هم به کره‌شمالی ممنوع کرده‌اند؛ البته نه‌تنها ورود اصحاب رسانه به این کشور ممنوع است بلکه خروج شهروندان کره‌ای هم از کشورشان به شدت کنترل می‌شود و اگر شخصی بخواهد به دنیای بیرون از کره قدم بگذارد به عنوان عامل دشمن دستگیر می‌شود؛ این قانون آنقدر سختگیرانه در این کشور به اجرا درمی‌آید که اگر فردی حتی از طریق تلفن با خارج از کشور تماس برقرار کند، ممکن است سرنوشتی جز مرگ و تیرباران در انتظارش نباشد؛ به عنوان مثال در ماه مارس امسال یک شهروند کره‌شمالی که در یکی از شرکت‌های نظامی کره‌شمالی مشغول به کار بود با تلفن همراه خود با یکی از دوستانش که در سال 2001 به سئول پایتخت کره‌جنوبی گریخته بود، تماس گرفت و در مورد قیمت برنج و شرایط زندگی در کره‌شمالی با او صحبت کرد؛ این کار او از طرف دولت تخطی از قوانین تلقی شد و در نتیجه حکمی جز اعدام برای او صادر نشد.

این درحالی است که مدتی بعد خبرگزاری یون‌‌هاپ، مرگ فرد خاطی به نام جونگ را تایید کرد و گفت این شهروند اولین فرد در کره‌شمالی است که به دلیل تماس با خارج از کشور اعدام شده، اما جزئیات بیشتری از این ماجرا منتشر نکرد.


در کره‌شمالی فقط یک شرکت مخابراتی تلفن همراه که منطقه پایتخت، پیونگ یانگ، را پوشش می‌دهد مشغول به فعالیت است. مشترکان این شرکت مخابراتی حق استفاده از خدمات این شرکت برای تماس با خارج را ندارند. در نتیجه بسیاری از شهروندان کره‌شمالی برای تماس با بستگان و اقوام خود که در خارج از این کشور زندگی می‌کنند از تلفن‌های همراهی که به طور غیرقانونی از چین به کره‌شمالی وارد شده‌اند، استفاده می‌کنند.

قوانین سخت ازدواج

اگر پسر و دختری در کره‌شمالی قصد ازدواج با یکدیگر را داشته باشند، رضایت خانواده آنها هیچ نقشی در این ازدواج ندارد بلکه این وزارت اطلاعات و امنیت این کشور است که صلاحیت ازدواج این دو نفر را صادر می‌کند. به این ترتیب که هم پسر و هم دختر باید یک گزارش کامل از نحوه آشنایی، میزان  علاقه، علت آشنایی و ... را به وزارت امنیت ارائه بدهند. پس از این مرحله و بررسی‌های لازم و شناسایی تمامی اقوام دختر و پسر برای آنها قرار مصاحبه صادر می‌شود و پس از حضور دختر و پسر و پاسخ دادن به سوال‌های خاص اگر مورد مشکوکی دیده نشود، اجازه ازدواج آنها صادر می‌شود.

با تمام این تفاسیر مردم کره‌شمالی از زندگی خود ناراضی نیستند و معتقدند خوشبخت‌ترین انسان‌های روی زمین هستند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!...


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 1 اسفند 1390برچسب:, :: 19:25 :: به قلم : مهدی احمدیان

 

فرض کنید شماره تلفن یک فرد را در اختیار دارید و دوست دارید بدانید گوشی وی ساخت کدام

کارخانه است و مدل دقیق گوشی او چیست. شاید در نگاه اول چنین چیزی ممکن نباشد، اما

در صورتی که شماره مورد نظر شما «ایرانسل» یا «همراه اول» باشد به سادگی چنین کاری

امکان پذیر است. تنها لازمه این کار نیز دسترسی به اینترنت است. در این ترفند قصد داریم به

معرفی پیدا کردن نوع گوشی افراد مختلف از روی شماره تلفن همراه آنها بپردازیم.
 

(برای آموزش به ادامه مطلب بروید.)



ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, :: 20:15 :: به قلم : مهدی احمدیان

ضرب المثل های به روز و مدرن شده


 

اساتید و بزرگان ادبیات فارسی برای اینکه در آینده ای نه چندان دور، بعضی از ضرب المثل های اصیل ایرانی - به علت وجود بعضی از لغات و اصطلاحات - از بین نروند، تصمیم گرفتند که برخی از این ضرب المثل ها را به گونه زیر بازسازی کنند:
  • بیف استراگانوفه خالته، بخوری پاته نخوری پاته!
  • موش تو سوراخ نمی رفت ساید بای ساید به دمبش می بست!
  • آب در “آب سرد کن” و ما تشنه لبان می گردیم!
  • آب که سر بالا میره، قورباغه “هوی متال” میخونه!!!
  • پرادو سواری دولا دولا نمیشه!
  • نابرده رنج گنج میسر نمی شود — مزد آن گرفت جان برادر که کلاه برداری کرد
  • “کافی میت” نخورده و دهن سوخته!
  • اسکانیا(scania) بیار باقالی بار کن!
  • گر صبر کنی ز قوره، لوپ لوپ سازی!
  • پاتو از پارکتت درازتر نکن!
  • هری پاتر آخرش خوشه!
  • قربون بند کیفتم، تا کارت سوخت داری رفیقتم!
  • گیرم پاپی تو بود فاضل — از فضل پاپی تو را چه حاصل
  • ندیدیم اورانیم ولی دیدیم دست مردم!
  • ادکلن آن است که خود ببوید — نه آنکه فروشنده بگوید
  • ماکرو ویو به ماکرو ویو می گه روت سیاه!
  • بزک نمیر بهار میاد آناناس با خیار درختی میاد!
  • یا منچستریه منچستری یا رُمیه رُمی(AS Rom )
  • سرش بوی پیتزای سبزیجات میده!!!
  • آنتی بیوتیک بعد از مرگ سهراب!

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 3 بهمن 1390برچسب:, :: 21:59 :: به قلم : مهدی احمدیان

مرد ۸۰ ساله ترکیه ای با ۱۴ سانتی متر بینی، صاحب دراز ترین بینی جهان است! این مرد اهل استان اردو در ترکیه محمت گل نام دارد و همسایگان او را با نام دده پینوکیو خطاب می کنند.دده پینوکیو شکایت خاصی از بینی درازش ندارد و اقوامش هم می گویند به این مرد بینی دراز عادت کرده اند.

وی که تا کنون در مسابقات درازی بینی شرکت نکرده است گفته است: “افرادی که در این مسابقات برنده شده اندبینی شان بین ۸ تا ۹ سانتی متر طول دارد. اگر من شرکت می کردم قطعا برنده این مسابقات می شدم چرا که تاکنون درازتر از بینی خودم ندیده ام!”

سال گذشته شخص دیگری با نام محمت اوزیورک با بینی ای به درازی ۸/۸ سانتی متر اسم خود را در کتاب رکوردهای گینس ثبت کرده بود.

http://imgboot.com/images/aprang/nitz0012.jpg

 


ارسال شده در تاریخ : شنبه 1 بهمن 1390برچسب:, :: 11:52 :: به قلم : مهدی احمدیان

باید پس از خواندن سوالات در عرض فقط 5ثانیه به آن جواب درست را بدهید در پایان تعداد پاسخهای درست شما در 10 ضرب می شود و میزان آی کیو شما را نشان میدهد.

                            (آسانی سوالات شما را گول نزند.)

1.بعضی از ماه ها 30 روز دارند و بعضی 31 روز چند ماه 29 روز را دارد؟

2.اگر دکتر به شما 3 قرص بدهد و بگوید هر نیم ساعت 1 قرص بخور چقدر طول می کشد تا تمام قرص ها خورده شود؟

3.من ساعت 8 شب به رخت خواب رفتم و ساعتم را کوک کردم که 9 صبح زنگ بزند وقتی با صدای زنگ ساعت بیدار شدم چند ساعت خوابیده بودم؟

4.عدد 30 را به نیم تقسیم کنید و عدد 10 را به آن اضافه کنید چه عددی به دست می آید؟

5.مزرعه داری 17 گوسفند زنده داشت تمام گوسفندانش به جز 9 تا مردند چند گوسفند زنده برایش باقی مانده است؟

6.اگر تنها یک کبریت داشته باشید و وارد یک اتاق سرد و تاریک شوید که در آن یک بخاری نفتی و یک چراغ نفتی و یک شمع باشد اول کدامیک را روشن می کنید؟

7.فردی خانه ای ساخت که هر چهار دیوار آن به سمت جنوب پنجره داشت خرسی بزرگ به آن نزدیک شد آن خرس چه رنگی است؟

8.اگر 2 سیب از 3 سیب بردارید چند سیب دارید؟

9.حضرت موسی از هر حیوان چند تا با خود به کشتی برد؟

10.اگر اتوبوسی را با 32 مسافر از مشهد به سمت تهران برانید و در نیشابور 5 مسافر را پیاده کنید و 7 مسافر جدید را سوار کنید و در دامغان 8 مسافر پیاده و 4 نفر سوار کنید و سرانجام بعد از 14 ساعت به تهران برسید حالا سن راننده اتوبوس چیست؟

(جواب ها در ادامه مطلب)

 



ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, :: 21:12 :: به قلم : مهدی احمدیان

صفحه قبل 1 صفحه بعد

تصویر وبلاگ
کپی کنید و در وبلاکهاتون قرار بدین و منبع را ذکر کنید.
موضوعات جالب
آخرین مطالب
نويسنده
لینکدونی

javahermarket